خایدالو

از دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست ...

خایدالو

از دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست ...

از اهدای تمدن تا کمبود ها

از نوشته های مورخین بر جسته و درست نگار دنیا اینچنین بر می آید که اختراع مظاهر تمدن واهدای آنها به جهانیان برخاسته از فلات ایران یا به عبارت بهتر ایران عزیز بوده است. 

         

 هزاران سال پیش ... از وسائط نقلیه ریلی و صنایع فلزی و شهر سازی و معماری گرفته تا نقاشی و اختراع وسایل موسیقی مانند چنگ و اشاعه آن به سراسر گیتی حاصل تلاش مردمان خوش فکری بوده که در ایران باستان  می زیسته اند . قوانین تامین اجتماعی که حتی امروزه به طور کامل قابل اجرا نیست و حتی اولین جنگ میکروبی تاریخ به دوره پرافتخاروزرین هخامنشیان مربوط می شود .  دوره ای به یاد ماندنی و طلایی که شکوه وشوکت ایران در اوج می درخشید و به تازگی شاهد هتک حرمت به آرامگاه سر سلسله اش بودیم.                                                                 

 امروزه ساکنین این مرز پر گهر باید از داشتن ابتدایی ترین نیاز های اولیه بی بهره بمانند و با وجود ثروت های لایتناهی ملی با فقر و تورم و جیره بندی ها دست و پنجه نرم کنند  . بر مخترعین هنر وآلات موسیقی دیدن ساز حرام شده و بازماندگان معماران چیره دست تاریخ باید برای مالکیت مسکن از هزاران خوان اهریمنی بگذرند.

اکنون به وضوح فقدان آن پیامبر بلند مرتبه که نه تنها برای ایرانیان بلکه برای بشریت منجی تلقی می شد؛ ساکنین این مرز وبوم را می آزارد.

 

 

  گاهی سکوت واژه گویاییست

 

                                                                                              شاید بهترین واژه

 

 

سرود مردی که تنها به راه می‌رود

 مردی که اکنون با دیوارهای ِ اتاق‌اش آوار ِ آخرین را انتظار می‌کشد
از پنجره‌ی ِ کوتاه ِ کلبه به سپیداری خشک نظر می‌دوزد;
به سپیدار ِ خشکی که مرغی سیاه بر آن آشیان کرده است.
و مردی که روزهمه‌روز از پس ِ دریچه‌های ِ حماسه‌اش نگران ِ کوچه
بود، اکنون با خود می‌گوید:


«ــ اگر سپیدار ِ من بشکفد، مرغ ِ سیاه پرواز خواهد کرد.
«ــ اگر مرغ ِ سیاه بگذرد، سپیدار ِ من خواهد شکفت ــ
 
 
 
و مردی که از خوب سخن می‌گفت، در حصار ِ بد به زنجیر بسته شد
چرا که خوب فریبی بیش نبود، و بد بی‌حجاب به کوچه نمی‌شد.
چرا که امید تکیه‌گاهی استوار می‌جُست
و هر حصار ِ این شهر خشتی پوسیده بود.
       (استاد احمد شاملو)